سکوت ممنوع
سکوت ممنوع

سکوت ممنوع

قورباغه جادوگر...


روزی خانمی در حال بازی گلف بود

که توپش داخل جنگل افتاد ؛
 او دنبال توپ رفت و دید
که یک قورباغه در تله گیر کرده است.
قورباغه به او گفت : اگر مرا از این تله آزاد کنی
 سه آرزوی تو را برآورده می کنم.
زن قورباغه را آزاد کرد و قورباغه گفت :
متشکرم ولی من یادم رفت بگویم
شرایطی برای آرزوهایت هست ؛
هر آرزویی داشته باشی شوهرت ۱۰ برابر آن را میگیرد.
زن گفت : اشکال ندارد !
زن برای اولین آرزویش میخواست که زیباترین زن دنیا شود !
قورباغه اخطار داد که شما متوجه هستید
 که با این آرزو شوهر شما نیز جذابترین مرد دنیا می شود
و تمام زنان به او جذب خواهند شد ؟
زن جواب داد : اشکالی ندارد ،
من زیباترین زن جهان خواهم شد
و او فقط به من نگاه میکند …
و او زیباترین زن جهان شد !
برای آرزوی دوم خود ،
زن میخواست که ثروتمندترین زن جهان باشد !
قورباغه گفت : این طوری شوهرت ثروتمندترین مرد
جهان خواهد شد و او ۱۰ برابر از تو ثروتمندتر می شود.
زن گفت اشکالی ندارد
چون هرچه من دارم مال اوست و هرچه او دارد مال من است …
 و او ثروتمندترین زن جهان شد !
سپس قورباغه از آرزوی سوم زن سوال کرد و او جواب داد :
من دوست دارم که یک سکته قلبی خفیف بگیرم و شوهرم ……

باحال...


سلام

بچه ها امروز کلی تصویر و مطلب

می خوام بزارم تا کیف کنین 

اول یه داستان می ذارم


ادامه مطلب ...