ghoghnus

سرگرمی

نمیدونم الان چنتا دختر توی زندگیم هستن حتی حوصلشو ندارم تعدادشو بشمارم ولی چرا اخه یه نفر اونی که من میخوام نیست؟چرا همیشه باید یه ایرادی باشه کا یکی نتونه به دل یکی بشینه .اه خسته شدم ازین تکرار شدنها.حس ناب علشقیو یبار تجربه کردم همون یباری که گوه زد توی زندگیم .نظرم خراب شد نسبت به خیلی چیزا .عشق...هه .باید گاو باشی باورش کنی.گاوووو

[ دوشنبه شانزدهم مرداد ۱۳۹۶ ] [ 2:16 ] [ hamoun ] [ ]

مبهم

قدیما دلم میگرفت میومدم اینجا... الان وقتی میام اینجا دلم میگیره...میام به وبلاگ که سر میزنم دوستاییو میبینم که همشون رفتن .به وبلاگاشون سر میزنم اخرین نوشته هاش بر میگرده به خیلی وقت پیش...حتی بعضیاشونو دیگه نمیشناسم...وبلاگ ... یه حسیو بهم میده مثل یه شهری که از دست رفته و خاطرات مبهمش مونده.اینه فرق بین دنیای مجازی و دنیای واقعی.توی دنیای مجازی گاهی خیلیا رو دیگه حتی به یاد هم نمیاری

[ دوشنبه شانزدهم مرداد ۱۳۹۶ ] [ 2:7 ] [ hamoun ] [ ]

به چیزی که دل نداره دل نبند...

[ شنبه بیست و هشتم فروردین ۱۳۹۵ ] [ 7:56 ] [ hamoun ] [ ]

شاید..

شاید زندگی یعنی گذشتن..

گذشتن از همه چیز...

از غم...

از شادی...

از خودت..

از دوستان...

از عشق...

از دلبستگی ها ...

از دلتنگی ها...

ما آدمای توی ماشینیم و زندگی اون جاده ایست که توش رانندگی میکنیم...


[ شنبه دوازدهم بهمن ۱۳۹۲ ] [ 1:23 ] [ hamoun ] [ ]

پروانه من در تاری افتاده که عنکبوتش سیر است


نه میتواند پرواز کند...


و نه میتواند بمیرد...

[ یکشنبه بیست و دوم دی ۱۳۹۲ ] [ 0:55 ] [ hamoun ] [ ]

تاوان


منو جون پناه خودت کن برو

بزار پای این آرزوم وایستم

به هرکی بهم گفت ازت رد شده

قسم میخورم من خودم خواستم

منو جون پناه خودت کن برو

من از زخم هایی که خوردم پرم

تو باید از این پله بالا بری ، توبالا نری من زمین میخورم

درست لحظه ای که تو باید بری،اسیر یه احساس مبهم شدیم

ببین بعد یک عمر پرپر زدن،چه جای بدی عاشق هم شدیم

برای تو مردن شده آرزوم

یه حقی که من دارم از زندگیم

نگاه کن تو این برزخ لعنتی

چه مرگی طلب کارم از زندگی

به هرجا رسیدم به عشق تو بود

کنار تو هرچی بگی داشتم

ببین پای تاوان عشقم به تو

عجب حسرتی تو دلم کاشتم

اگه فکر احساسمونی برو ، اگه عاشق هردومونی برو

تو این نقطه از زندگی مرگ هم ، نمیتونه از من بگیره تورو

[ شنبه سی ام آذر ۱۳۹۲ ] [ 12:5 ] [ hamoun ] [ ]

از اون اتفاق هفت ماه گذشته !!! 

چقدر سخت بود ولي داره تموم ميشه...

دوره شيش ماهه درمانم تموم شد !!! 

هفته بعد يه قدم ديگه به بهبودي و راه رفتن دوباره نزديك ميشم !!!

چقدر حرف براي گفتن دارم !!!

اهاي زمونه اهاي تقدير اهاي زندگي تمام زورتون همين بود؟؟؟؟!!!

من هنووووووز ايستاده ام

[ چهارشنبه سیزدهم آذر ۱۳۹۲ ] [ 1:55 ] [ hamoun ] [ ]

اخه كي باورش ميشه من از تو بيخبر باشم واسه يه لحظه داشتنت اينجوري در به در باشم اخه كي باورش ميشه كه تو بشي مال كسي كي باورش ميشه كه تو ديگه به من نميرسي

[ سه شنبه چهاردهم آبان ۱۳۹۲ ] [ 18:12 ] [ hamoun ] [ ]

زندگی ساده است
به سادگی ِ نبودن ِ تو
و به سادگی شکستن ِ من …

[ پنجشنبه بیست و چهارم مرداد ۱۳۹۲ ] [ 15:35 ] [ hamoun ] [ ]

....

.....

.......

خدایا ...

منتظرم.

جواب دلمو بده.

حکمت اینهمه غمی که یه جا داری میدی به خوردم چیه؟

حواست هست منم یه آدمم؟؟؟با همون ظرفیتی که برای به آدم در نظر گرفتی!!!

 

[ پنجشنبه بیست و چهارم مرداد ۱۳۹۲ ] [ 4:3 ] [ hamoun ] [ ]