عاشقانه های من
گذشتن از همه چیز...
از غم...
از شادی...
از خودت..
از دوستان...
از عشق...
از دلبستگی ها ...
از دلتنگی ها...
ما آدمای توی ماشینیم و زندگی اون جاده ایست که توش رانندگی میکنیم...
نه میتواند پرواز کند...
و نه میتواند بمیرد...
منو جون پناه خودت کن برو
بزار پای این آرزوم وایستم
به هرکی بهم گفت ازت رد شده
قسم میخورم من خودم خواستم
منو جون پناه خودت کن برو
من از زخم هایی که خوردم پرم
تو باید از این پله بالا بری ، توبالا نری من زمین میخورم
درست لحظه ای که تو باید بری،اسیر یه احساس مبهم شدیم
ببین بعد یک عمر پرپر زدن،چه جای بدی عاشق هم شدیم
برای تو مردن شده آرزوم
یه حقی که من دارم از زندگیم
نگاه کن تو این برزخ لعنتی
چه مرگی طلب کارم از زندگی
به هرجا رسیدم به عشق تو بود
کنار تو هرچی بگی داشتم
ببین پای تاوان عشقم به تو
عجب حسرتی تو دلم کاشتم
اگه فکر احساسمونی برو ، اگه عاشق هردومونی برو
تو این نقطه از زندگی مرگ هم ، نمیتونه از من بگیره تورو
چقدر سخت بود ولي داره تموم ميشه...
دوره شيش ماهه درمانم تموم شد !!!
هفته بعد يه قدم ديگه به بهبودي و راه رفتن دوباره نزديك ميشم !!!
چقدر حرف براي گفتن دارم !!!
اهاي زمونه اهاي تقدير اهاي زندگي تمام زورتون همين بود؟؟؟؟!!!
من هنووووووز ايستاده ام